سلام
هرچند از اسم وبلاگت ترسيدم ولي عاطفه تقسيم مي كني و محبت مي پراكني
زهرا اگر غريب جهل اصحاب بود انانكه حرمت خليفه پير را نگه مي داشتند و دختر پيامبرش را ازردند من نمي دانم اگر من كنار كوچه ايستاده بودم چه مي كردم
من شعله ها را به تماشا نشستم شعله هاي كه هيزمش جهل مردم بود شعله هايش كينه هاي به جا مانده از جاهليت بود
دخترك تو اگر بودي چه را به تماشا مي نشستي و بر كدام تاريخ مي گريستي و كدام مظلوميت را فرياد مي كردي
ايا امروز هم زهرا در كنار پدر و در كشور پسر تنها و مظلوم نيست
دخترك
تو هم بخوان با من