سلام چقدر اين روزگار كي به كي شده
چقدر كوچه ها مون بوب غربت ميده بوي بي مهري و فراق
يه كبوتري بو د تازه از جنگ برگشته بود بارونم ميمومد بالش هم شكسته و زخمي بود خيلي تنها مونده بود تو قفس تنگ اين دنيا مونده بود
خيلي تنها مونده بود زخمي و خسته توي قفس نشسته
كبوتر عصباني نبود ازين همه بي مهري ها كبوتر براش عصبانيت اخه خيلي كوچيكه كبوتر دلش شكسته است
كبوتر اخه اهل اينجا نبود اهل اسمان بود اينجا براش قفس بود
كبوتره بي همنفس بود
چي بگم دختر غربتي ما هم مرد غربتي هستيم كمي از تو غريبتر راستي اين كبوتره هم ميتونه من باشه هم ميتونه تو باشه
حميد راستي الهه صبر در سايت صبحhttp://www.sobh.org/
يا حق