وبلاگ :
دختـــــر غربتـــي
يادداشت :
خاطرات عرفه!
نظرات :
0
خصوصي ،
8
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
بعدا مي فهمي
فکر بلبل همه آنست که گل شد يارش
گل در انديشه که چون عشوه کند در کارش
دلربايي هم آن نيست که عاشق بکشند
خواجه آنست که باشد غم خدمتکارش
اي که از کوچه معشوقه ما مي گذري
بر حذر باش که سر مي شکند ديوارش
آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست
هرکجا هست خدايا بسلامت دارش