حلالیتبه نام خدا
الان که دارم اینا رو مینویسم تقریبا 2 ساعت دیگه پرواز دارم.
دلم نمیخواست خداحافظی کنم
همیشه از غریبی گفتم اما یه جورایی این غریب بودن رو دوست دارم
شاید بهش عادت کردم
با اینکه از فردا صبح دیگه تو وطن خودمم اما دلم برا حس غریبی اینجام تنگ میشه
دفعه قبلی که میرفتم ایران خیلی خوشحال بودم
چون قرار بود از اونطرف هم بریم خونه خدا
ایندفه هم خوشحالم چون بعد یکسال میرم پیش امام رضا
دیگه داره دیرم میشه
این مطلبو جوری تنظیم میکنم که وقتی آپدیت بشه که من از اینجا رفته باشم
با اینکه تقریبا 6 ماه پیش ایران بودم ام انگار 6 ساله نبودم
خیلی دلم تنگ شده
اول همه برا مامان بزرگ و بابابزرگم
خوب دیگه واقعا دیر شد
ولی آخر کار باید از چند نفر حلالیت بطلبم
این چند روزه ناخواسته باعث شدم خیلی از دوستای خوبم ازم رنجیده بشن
همتون حلالم کنین
اگه توی این سفر امام رضا طلبیدن مثل همیشه اونجا نایب الزیاره همه دوستای خوب اینترنتیم هستم
التماس دعا
لیست کل یادداشت های این وبلاگ